صدایی سبز، مرا به سویت فرا میخواند.
روح از تنگناهای تاریک و زنجیرهای اسارت، آهسته آهسته بیرون میخزد.
از خویشتن تهی و از شوق سرشار، دعوتت را لبیک میگویم.
بقیه در ادامه مطلب...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اهوم | 0 | 49 | admin |
صدایی سبز، مرا به سویت فرا میخواند.
روح از تنگناهای تاریک و زنجیرهای اسارت، آهسته آهسته بیرون میخزد.
از خویشتن تهی و از شوق سرشار، دعوتت را لبیک میگویم.
بقیه در ادامه مطلب...
صبح سپيدي در راه است و ما در مه و نور گرفتاريم و راه خود را گم
كرده ايم .دراين آسمان بي ابر ولي پر ز غصه حتي نمي توان مسير
رسيد پس چه بايد كرد؟ نمي دانم ولي ندايي در قلبم مرا صدا مي زند و...
بقیه در ادامه مطلب...
جسم و روحم با حرم گشته عجین
حال و روزم با غمت گشته غمین
این سه جمله خواب شب های من است
کربلا…پای پیاده …اربعین …